اپليکيشنهاي لیبل گلاسه اشتراکگذاري سواري نظیر UberTM و LyftTM نیز براي سواران و نیز براي رانندگان يک مکاشفه بودهاند. براي سوارکاران، روي يک کلید ضربه بزنيد و سوار شويد. براي رانندگان، منبعي از دادههاي قصد رفتاري هست – پنجرهاي در ادامه دوران واقعي به سمت تقاضاي فعال در ادامه بازار.
اين برنامه تلویزیونی ها بايد داستاني دلگرم کننده براي بازاريابان و فروشندگان فناوري B2B باشند. منابع جديدي از دادههاي رفتاري در ادامه دسترس میباشند که فروشندگان B2B را توانمند ميسازد تا خريداران فعال را بيابند و به آن ها امداد ميکند تا «به جايي که ميروند» کارآمدتر برسند.
از «هشدارهاي سوارکار» تا «هشدار معامله»
از ديدگاه راننده، اين سرویس ها نشان مي دهد که چه کسي به سواري نياز دارد، چه سفري را بايد انجام دهد و چه زماني مي خواهد برود. خیال کنيد چنانچه فروش و بازاريابي B2B برنامهاي داشته باشد که نشان دهد چه کسي در ادامه هم اکنون تحقيق روي راهحلهايي نظیر راهحلهاي شما، علايق و نکته ها دردناک آنها و چه زماني در ادامه بازار هستند!
در واقع، دیتا هاي واقعي قصد خريد دقيقاً اين فعالیت را انجام مي دهد. اين حسابهاي فعال و مشتريان بالقوه نامگذاري شده را نشان ميدهد و تمام تيم خريد که در ادامه هم اکنون تحقيق در ادامه گزینه راهحلهاي شما هستند. به شما ميگويد چه سفري را بايد انجام دهند: از جايي که میباشند (نصب فناوري فعلي، نقاط دردناک) و به چه جایی ميروند (آنچه ميخواهند به آن برسند، علايق فروشنده). همچنين به شما هشدار مي دهد که يک معامله بر شالوده شدت (تأخر و سرعت) سيگنال هاي قصد واقعه مي افتد.
زندگي قبل از به اشتراک گذاري سواري
رانندگان تاکسي قبل از اشتراکگذاري اپليکيشنها، صبورانه منتظر فعالیت در ادامه ايستگاههاي تاکسي ميمانند يا اميدوارند که بهطور تصادفي در ادامه خيابان گزینه استقبال قرار گيرند. رویه اولیه شبيه انتظار صبورانه براي سرنخ هاي ورودي است. رویه دوم شبيه تاکتيکهاي «اسپري و دعا» هست که حجم را به اعتنا ترجيح ميدهد. هر دو رویه براي راننده اتلاف وقت و سوخت است.
مشکل انتظار براي ورودي اين هست که دنيا مکان بزرگي هست و بيشتر مردمان اسم شما را نشنيده اند. مطابق گفته گوگل، محققان B2B قبل از ورود به سايت يک مارک خاص، 12 کاوش انجام مي دهند. بدتر از آن، رقابت دشوار زيادي وجود دارد. بسياري از کمپانی ها محصولات مشابهي را ارائه مي کنند، صحیح نظیر صف طولاني کابين ها در ادامه ايستگاه.
مشکل رويکرد “اسپري و دعا” اين هست که اين رویه بيهوده است. نمايندگان فروش در ادامه نهايت وقت و انرژي خویش را براي کمپانی هايي تلف مي نمایند که براي خط مش حل هاي شما مطلوب نيستند. حتي زماني که آن ها به کمپانی هاي مطلوب ضربه مي زنند، ممکن هست در ادامه دوران نامناسبي باشد. اين نظیر اين هست که راننده تاکسي در ادامه خيابانهاي به هم ریخته بالا و پايين ميرود البته توانمند به سوار شدن نيست (زماني که شايد چندین بلوک دورتر، کسي نياز به سواري داشته باشد).
کسب و فعالیت بيشتر با دیتا هاي رفتاري
اين شرکتها با به کارگیری از دادههاي رفتاري و تطبيق سواران با رانندگان، به کارگیری کارآمدتر از جادهها و صندليهاي خالي خودروها را امکانپذير ميکنند. اين افزايش کارايي – به خوبی دادههاي ترافيکي بيدرنگ – به سوارکار امداد ميکند سريعتر و ارزانتر به جايي که ميخواهد برسند، در ادامه حالي که راننده کسبوکاري ميکند که در ادامه غير اين شکل نميتوانستند به آن دسترسي داشته باشند. همانطور که Uber و Lyft مسافرت را با دادههاي رفتاري کارآمدتر کردهاند، منابع دادههاي فرد ثالث که بينش مرحله حساب را ارائه ميکنند ميتوانند تلاشهاي بازاريابي و فروش B2B شما را کارآمدتر کنند.
براي به دست آوردن داده ها بيشتر در ادامه گزینه اينکه چطور دادههاي هدف به شما امداد ميکنند حسابهاي حیاتی و مخاطبيني که تبديل ميشوند را پيدا کني